Contestation d’une décision de justice : on peut demander qu’une affaire soit à nouveau étudiée.
اعتراض به یک حکم قضایی، درخواست بررسی مجدد یک پرونده برای بار دوم در مقابل یک دادگاه تجدید نظر.
En France, la demande d’appel doit être formée dans un délai déterminé par la loi. Ce délai passé, la décision est définitive et ne peut plus être contestée.
در فرانسه، درخواست تجدید نظر طی یک مدت زمان معلوم قابل انجام است. بعد از این مدت، تصمیم قطعی بوده و قابل تغییر نیست.
Cour chargée de juger à nouveau une affaire lorsque le jugement rendu est contesté par l’une des parties.
دادگاهی که صلاحیت قضاوت مجدد پروندهای را برعهده دارد که پیش از آن، دادگاه بدوی حکمی در مورد آن صادر کرده و یکی از طرفین درخواست تجدیدِ نظر داده است.
Recours juridictionnel à faire dans les délais prescrits. Il permet qu’une affaire soit jugée de nouveau devant un tribunal supérieur.
اقدام به تقاضای تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر در مهلت قانونی پیشبینیشده در خصوص حکم بدوی. این اقدام، امکان بررسی مجدد یک پرونده در دادگاهی با سلسله مراتب بالاتر را میدهد.
Tant que la Cour d’appel n’a pas rejugé l’affaire, l’exécution du jugement est suspendue et la peine n’est pas mise en œuvre. Le juge d’appel peut infirmer la décision, partiellement ou complètement, ou la confirmer. L’arrêt de la juridiction d’appel pourra éventuellement faire l’objet d’un pourvoi devant la Cour de cassation.
تا زمانیکه دادگاه تجدیدنظر پرونده را مجدداً مورد بررسی و قضاوت قرارنداده، اجرای حکم بدوی معلق شده و مجازات اعمال نمیشود. قاضی دادگاه تجدیدنظر میتواند تمام یا بخشی از حکم بدوی را رد کند. همچنین وی میتواند حکم دادگاه بدوی را کاملاً تأييد کند. حکم صادره در دادگاه تجدیدنظر میتواند مورد فرجامخواهی در مقابل دیوان عالی (Cour de cassation) قرار گیرد.
Faire appel d’une décision rendue en premier ressort.
درخواست تجدیدنظر در مورد یک حکم صادره در مرحلهی دادگاه بدوی.
Recours devant un tribunal, appel.
مراجعه به دادگاه.
Annuler, ajourner un jugement (par décision de la Cour de cassation).
ابطال و لغو، موکول کردن و به تعویق انداختن احکام قضایی (توسط دیوان عالی (la Cour de cassation)).
Recours fait devant la Cour de cassation contre une décision de justice. La Cour de cassation ne réexamine pas l’affaire, mais vérifie si les juges de première instance et d’appel ont correctement appliqué la loi.
درخواست تجدید نظر در مقابل دیوان کاساسیون (دیوان عالی کشور فرانسه) علیه یک حکم قضایی. دیوان کاساسیون بهعنوان دیوان عالی کشور فرانسه پرونده را به معنی واقعی کلمه بررسی مجدد نمیکند، بلکه اجرای درست قانون توسط قضات بدوی و تجدید نظر را بررسی میکند.
Cour qui ne juge pas les affaires mais contrôle que les décisions de justice prises par les cours d’appel respectent le droit.
دیوان قضایی که پروندهها را قضاوت نمیکند ولی احکام قضایی صادر شده توسط دادگاههای تجدید نظر را کنترل میکند تا مطابق حقوق باشد.
Cour chargée de juger à nouveau une affaire lorsque le jugement rendu est contesté par l’une des parties.
دادگاهی که صلاحیت قضاوت مجدد پروندهای را برعهده دارد که پیش از آن، دادگاه بدوی حکمی در مورد آن صادر کرده و یکی از طرفین درخواست تجدیدِ نظر داده است.
Cour qui ne juge pas les affaires mais contrôle que les décisions de justice prises par les cours d’appel respectent le droit.
دیوان قضایی که پروندهها را قضاوت نمیکند ولی احکام قضایی صادر شده توسط دادگاههای تجدید نظر را کنترل میکند تا مطابق حقوق باشد.